عوامل سقوط انسان در حوزه ی اندیشه ای و رفتاری
سقوط؛ سرنوشت نهایی غرب
اگر بعضی از امور مادی را ملاک پیشرفت بگیریم، می شود گفت تاریخ، متکامل است. اگر قدرت یا ثروت را بالخصوص در نظر بگیریم، بسیاری از جامعه ها را باید گفت «جامعه های پیشرفته». مخصوصاً جامعه های غربی مثل آمریکا، چون قدرت شان خیلی بیشتر است، ولی اگر خبرهای انسانی را در نظر بگیریم کمِیت آن ها لنگ می شود، یعنی خود غربی ها نیز دیگر مدعی پیشرفت نیستند.
«انحطاط غرب» ارتباطی با مساله قدرت ندارد. غرب از نظر تکنیک پیش می رود، اما همواره صحبت از انحطاط غرب است. غرب نه فقط با معیار ارزش های اخلاقی بلکه با برخی معیارهای دیگر انحطاط دارد. در شرایطی که روزبه روز از نظر فنی قوی تر می شود، در حال انحطاطی است که منجر به سقوط آن خواهد شد. از درون، خودش را دارد می خورد و همین سبب فنا و سقوطش خواهد شد.
ارزش امور معنوی در حدی است که یک جامعه با همة امکانات، از درون پوک و خالی می شود و خطر سقوط آن را تهدید می کند. خلأ آرمانی مربوط به این است که تکامل انسان در جهت رهایی از وابستگی به طبیعت بیرونی و درونی و انسان های دیگر و به سوی وابستگی به عقیده و آرمان بوده و خواهد بود.