اختلاف آرا درباب قضاو قدر
دیدگاه اشاعره
در نظر اشاعره، قضاء خداوند، اراده ازلی است که از ازل به اشیاء بدانگونه که هستند تعلق گرفته است و قدر آن است که خدا آنها را در اندازه معین و تقدیر مشخص (راجع به ذات و احوال آنها) ایجاد بکند.
اشاعره قضا و قدر الهی را عام و دربرگیرندۀ همه موجودات، از جمله افعال اختیاری انسان، میدانند. آنها برای اثبات ادعای خود ادلۀ گوناگونی آوردهاند؛ مثلاً به آیاتی از قرآن کریم استناد میکنند،یا برای تأیید ادعای خود به اجماع بر اطلاق این جمله استناد کردهاند که از پیامبر (ص) روایت شده است: آنچه خدا بخواهد محقق میشود و آنچه نخواهد محقق نمیشود
در مورد نظر اشاعره این نکته لازم به یادآوری است که بر اساس این دیدگاه، شمول قضا و قدر الهی نسبت به تمامی کائنات، از جمله رفتار انسانها به گونهای است که استناد آن افعال به قدرت و ارادهای غیر از اراده و قدرت خدا شرک است. به همین خاطر قدرت موثر در ایجاد فعل را تنها قدرت خداوند دانسته، قدرت انسان را در افعال فاقد تأثیر میدانند و نقش انسان را تنها «کسب» فعل معرفی میکنند.
دیدگاه معتزله
معتزله بر این باورند که قضاء و قدر الهی افعال بندگان را در بر نمیگیرد. در کتاب شرح الاصول الخمسة برای اثبات این مطلب چندین استدلال آمده است:
استدلال اول: افعال بندگان به قصد و انگیزۀ آنها وابسته است؛ اگر بخواهند، آن افعال را انجام میدهند و اگر نخواهند، آنها را ترک میکنند؛ چنین افعالی چگونه ممکن است فعل خداوند باشند؟
استدلال دوم: اگر این افعال، مخلوق خداوند باشند، بندگان به خاطر آن کارها استحقاق ثواب و عقاب پیدا نمیکنند.
استدلال سوم: اگر همۀ افعال بندگان تحت قضا و قدر الهی باشد، لازم میآید خداوند از همه آنها خشنود باشد، حال آن که بعضی از رفتارها کفر و الحاد است. خشنودی به کفر نیز کفر است.
دیدگاه شیعه
دیدگاه مورد پذیرش حکما و متکلمان شیعه در این موضوع، پذیرش عمومیت قضا و قدر الهی در عین پذیرش اختیار انسان و تأثیر اراده و قدرت او در افعال اختیاری است: قضا و قدر شامل تمام پدیدههای موجود در جهان هستی است و هیچ پدیدهای را از آن گریزی نیست، خواه این پدیده فعل انسان باشد و خواه دیگر حوادث زمینی و آسمانی… زیرا با توجه به این که قضا و قدر به مراتب علم الهی و ارادۀ پیشین و گستردۀ خدا بازگشت میکند، عمومیت و گستردگی آن بدیهی است ولی هرگز مایۀ سلب اختیار و آزادی انسان نخواهد بود.